محمد رضایی

آخرین مطالب

حدیث سلسله الذهب در نیشابور

21- مهمترین واقعه ای که در مسیر حرکت امام گزارش شده چیست؟

ورود امام به نیشابوور و بیان حدیث سلسله الذهب را می تواند مهم ترین واقعه ماندگار این سفر دانست.

حضرت رضا (علیه السلام) باعبور از شهرهای مختلف وارد نیشابور گردید و با استقبال با شکوه مردم آن شهر روبرو شد به گونه ای که دانشمند اهل سنت، حاکم نیشابوری شافعی می نویسد:

« به هنگام استقبال امام، گروهی گریان و زار بودند، عده ای خود را به خاک می ساییدند و برخی نیز پای اشتر امام را می بوسیدند» گزارش حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور خواندنی است او می نویسد:

« وقتی حضرت رضا (علیه السلام) وارد نیشابور شد سوار بر شتری خاکستری رنگ بود در بین راه دو پیشوای حافظ حدیث پیامبر، ابوزرعه و محمد بن اسلم طوسی مهار اشتر  آن جناب را گرفته عرض کردند: آقای ما! ای پیشوائی که فرزند ائمه طاهرینی! ای بازمانده نژاد پسندیده! ترا به حق اجدادت قسم می دهیم سایبان مهد را یک طرف فرما تا جمال مبارک شما را ببینیم و حدیثیث از اجداد خود بیان کن که یادبودی برای ما باشد.

امام (علیه السلام) اشتر را نگه داشت و سایبان را کناری زد چشم جمعیت به جمال انورش روشن گردید. گیسوان مبارکش شبیه گیسوان پیامبر اکرم بود. همه مردم محو در تماشای رخسار مبارکش بودند. بعضی با مشاهده آن جناب فریادی از شادی کشیدند و عده ای اشک شوق می ریختند. نویسندگان و قضات فریاد کشیدند مردم گوش کنید! ساکت باشید! بیست و چهار هزار قلمدان خارج شد غیر از کسانی که دوات به کار بردند»

ابن عساکر (متوفی 571ق) و ابن جوزی (متوفی 795 ق) نیز از اجتماع علمای بزرگ حدیث برای استقبال امام یاد کرده است و از چهره هایی چون یحیی بن یحیی (متوفی 226م ق) است و اسحاق بن راهویه و محمدبن رافع (متوفی 245ق) و احمد بن حرب و نضر بن یاسین نام می برد که دور مرکب امام حلقه زدند.

آنگاه امام رضا (علیه السلام) که در کجاوه نشسته بود سر بیرون آورده، فرمود:

« از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که گفت: از پدرم حسین بن علی شنیدم که گفت: از پدرم امیرالمومنین علی بن ابی طالب شنیدم که گفت: از پیامبر شنیدم که گفت: از جبرئیل شنیدم که گفت از خدای عز و جل شنیدم که گفت:

« لا اله الا الله حصنی، فمن دخل حصنی امن من عذابی؛ لا اله الا الله دژ من است، پس هر کس به دژ من درآید از عذاب من ایمن خواهد بود»

اسحاق بن راهویه گوید:

« پس چون کاروان به راه افتاد، امام فریاد زد: « بشروطها، و انا من شروطها، با وجود شرایط آن، و من از شرایط آنم»

مقصود این است که اقرار به « کلمه توحید». هنگامی سبب نجات است که با اقرار به امامت امام رضا (علیه السلام) همراه باشد؛ امامی است که خداوند اطاعت اش را بر بندگان واجب کرده است، در این صورت جامعه، به دست حاکم الهی اداره می شود و حکومت، حکومت حق باشد، تا مردم بتوانند به حقیقت« توحید» برسند که آن پرستش خدای یگانه است و نپرستیدن کس دیگر.

 

تصمیم مامون

22- چرا مامون قصد شهادت امام رضا(علیه السلام) را داشت؟

مامون عباسی با مشکلات متعددی در آغاز خود مواجه بود، از جمله:

الف)موضع مخالف علویان و قیام آنان

ب) تفاوت نگاه عباسیان به امین و مامون و ناخشنودی آنان از عملکرد مامون

ج) قتل امین و پیامدهای ان

د) بیعت برخی از عباسیان با ابراهیم عباسی در بغداد به عنوان خلیفه و خلع مامون

خلیفه عباسی با دعوت اجباری از امام و پیشنهاد تحمیلی ولایت عهدی به حضرت، در پی ترمیم و تثبیت موقعیت خود بود، پذیرش این منصب از سوی امام، نوع عملکرد حضرت، سخنان، هشدارها و موضعگیری روشنگرانه ایشان، به گونه ای بود که مامون، احساس خطر کرد و حضور امام را مانع و تهدیدی برای حکومت خویش تلقی می کرد. از این رو تصمیم به قتل امام گرفت.

شیوه شهادت

23- مامون به چه شیوه ای امام را به شهادت رسانید؟

امام به وسیله سم به شهادت رسید، ابوالصلت هروی می گوید، بر علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در آمدم. او بیمار بود. وقتی مرا دید فرمود:

اباالصلت! قد سقونی السم، مرا زهر دادند.

مامون عباسی، ایشان را به نوشیدن آب انار مسموم، مجبور کرد و به دست خود آن را به امام خورانید و این امر سبب شهادت امام گردید و دو روز پس از این حادثه، حضرت به ملکوت اعلی پیوست. همچنین شیخ مفید ضمن بیان این روایت، به گزارش دیگری اشاره می کند، مبنی بر اینکه، خوراندن انگور مسموم به حضرت توسط مامون علیه شهادت است.

ابوالفرج اصفهانی نیز به آن دو شیوه مسمومیت حضرت از سوی مامون اشاره می کند، به گزارش او دقت کنید:

الف)محمد بن جهم می گوید: علی بن موسی الرضا (علیه السلام) انگور بسیار دوست می داشت، برای وی انگور تهیه کرده بودند اما به آن انگور سوزن زده بودند. علی بن موسی الرضا (علیه السلام) از آن انگور سوزن زده که با سم لطیفی آلوده شده بود، خورد.

ب) عبدالله بن بشیر می گوید: مامون مرا طلبید و گفت: با دست خود برای ما آب انار بگیر؛ من با همان دستهای آلوده! انارها را آب گرفتم. مامون از آن آب انار به علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نوشانید. دیگر بیش از دو روز در این دنیا به سر نبرد.

ابن شادی نویسنده مجمل التواریخ ( نوشته 520 ق) نیز چنین می نویسد:

« مامون او را بطوس زهر داد اندر آب نار بدست خویش و بمرد.»

همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیشتر از این شهادت نواده خود را این گونه خبر داده بود:

« سیقتل رجل من ولدی بارض خراسان بالسم ظلما» بزودی مردی از فرزندانم در خراسان، مظلومانه با سم کشته خواهد شد»

امام رضا (علیه السلام) نیز خود فرموده بود:

« انی مقتول و مسموم و مدفون بارض غربه؛ همانا من در سرزمین غربت کشته و مسموم شده و در آنجا مدفون می شوم»

نقش مامون

24- مورخان درباره شهادت امام و نقش مامون در این ماجرا چه نظری دارند؟

بی شک، مامون عباسی، امام را مسموم کرده او نقش اصلی را در شهادت امام ایفا نمود و این واقعه تاریخی، غیر قابل خدشه است و مورخان شیعی به اتفاق بر مسمومیت امام توسط مامون اذعان دارند.

حسن بن محمد قمی در تاریخ قم (نوشته سال 378 ق) می نویسد:

« مامون امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام را بطوس زهر دارد»

ابن طقطقی (متوفی 709 ق) می نویسد:

با دسیسه مامون سم در انگور ریختند و به علی موسی الرضا (علیه السلام) خورانیدند و چون علی بن موسی الرضا (علیه السلام) انگور را دوست می داشت، از آن بسیار خورد و همان دم وفات یافت.

اکثر مورخان غیر شیعی نیز نقش اصلی مامون در شهادت امام را یادآور شده اند و نظر آنان را در این باره، می توان این گونه طبقه بندی کرد:

1-تصریح به اصل مسمومیت و شهادت امام؛

-ابن حجر می نویسد: « علی بن موسی در سناباد شهید شد»

-ابن جوزی می نویسد:« چون خلافت را از دست رفته و آن را در نزد خاندان علی (علیه السلام) دیدند؛ علی بن موسی (علیه السلام) را سم خورانیدند.

ابن روزبهان خنجی معتقد است: « امام قائم هشتم و شهیدی که با سم از دنیا رفت»

2-مسمومیت به دست مامون

ابوسعید گردیزی (متوفی 443 ق) می نویسد: « از بهر مامون طبقی انگور آوردند. همی از آن بخورد و باقی به نزدیک علی بن موسی الرضا رضی الله فرستاد که مرا خوش آمد از این انگور تو نیز بخور! و علی بن موسی الرضا بخورد، و هم آن شب بمرد و چنین گویند که اندران انگور، زهر بود»

ابن شادی می نویسد: « مامون او را به طوس زهر داد، اندر آب تازه بدست خویش»

مستوفی نیز معتقد است:

« بفرمان مامون در انگور زهرش دادند و بدان در گذشت»

بعضی ضمن بیان فوت امام، مسموم شدن حضرت توسط مامون را با کلمه « قیل؛ گفته اند» بیان کرده اند؛ ابن خلکان، ابن اثیر، بلعمی، ابن حماد حنبلی و ابن خلدون از جمله آنهاست.

3- مسمومیت به فرمان مامون؛

یعقوبی می نویسد:

علی بن هشام، انار مسمومی به او خورانید.

4- مرگ ناگهانی به دلیل خوردن انگور؛

برخی، خوردن انگور بسیار را عامل مرگ ناگهانی می دانند در این میان، عده ای هم با تردید از آن یاد می کنند مقدسی می نویسد: درباره سبب مرگ او اختلاف کرده اند بعضی گویند وی را زهر داده اند و بعضی گویند که او انگوری خورد و جان سپرد.

البته خوردن انگورخود بخود مرگ را در پی ندارد، حتی اگر خوردن آن زیاد باشد، گرچه مروجان این فکر سمی در انحراف اذهان از دخالت مامون در شهادت دارند، لیکن خوردن یا خوراندن انگور مسموم را نفی نمی کند.

توطئه مرگ ناگهانی

25- از چه زمانی تلاش شد شهادت امام رضا (علیه السلام) را به مرگ طبیعی جلوه دهند و مامون عباسی را از مسموم کردن امام مبری می دانند

مرگ ناگهانی امام، به عنوان افراطی ترین دیدگاه، ریشه در عصر مامون دارد؛ « وقتی که امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بیمار شد مامون نیز خود را به بیماری زد و وانمود کرد که با هم از غذایی زهرآلود مسموم شده اند، اما علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در همان بیماری از جهان رفت» به گزارش مورخان، انگشت اتهام حتی از دوران بیماری و مسمومیت به سمت مامون بود

پس از شهادت امام، مامون خبر رحلت ایشان را یک شب و یک روز پنهان داشت. به گزارش ابوالفرج اصفهانی، خلیفه عباسی بعد به محمدبن جعفر (عموی امام) و گروهی از آل ابی طالب که در خراسان به سر می بردند، این فاجعه را اطلاع داد. همه را به بالین امام فرا خواند و جنازه حضرت را به همه نشان داد تا بدانند که وی با مرگ طبیعی از جهان رفته است همه دیدند که بر پیکر امام اثری از ضرب و زخم پدیدار نیست.

ظاهرسازی مامون را می توان در این گزارش تاریخی به خوبی ملاحظه کرد:

« خبر داد مرا ابوالحسن بن ابی عباد و گفت: مامون را دیدم که قبایی سفید در برداشت و در (تشییع) جنازه رضا سر برهنه میان دو قائمه نعش پیاده می رفت و می گفت، ای ابوالحسن پس از توبه که دلخوش باشم؟ و سه روز نزد قبرش اقامت گزید و هر روز قرصی نان و مقداری نمک برای او می آوردند و خوراکش همان بود، سپس در روز چهارم بازگشت»

ابن خلدون معتقد است که « علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به ناگاه در راه وفات کرد»

البته این نگاه نیز نمی تواند منکر ریشه فوت شود. ابن خلدون خوراندن زهر توسط مامون را نفی می کند و معتقد است که مامون منزه از آن بود که خونی به باطل ریزد، مخصوصا خون اهل بیت (علیهم السلام)

البته اینگونه دفاع از مامون از سوی ابن خلدون، به اعتبار مطالب و تحلیل های او لطمه می زند، چون همو درباره حیله گری و قتل از سوی خلیفه، نقل می کند که مامون افرادی را برای قتل فضل بن سهل گماشت و پس از قتل او، آن را کتمان کرد و مجریان ان را کشت.

ردپای جریان کتمان دخالت مامون در شهادت را از دربار مامون می توان جست. چون این فاجعه از همان آغاز توسط خلیفه کلید خورد و مورخان وابسته به دربار نیز آن را اجرا کردند که آشفتگی و اضطراب در نقل ها نشانگر وجود توطئه مبری ساختن خلیفه است که این حرکت مشکوک از نگاه تیزبینان دور نبود.

با دقت در متن تاریخی ذیل به این نکته می توان پی برد که مامون در همان ایام نیز متهم بود:

عبدالله بن موسی در پاسخ دعوت مامون چنین نوشت:

« نامه تو به من رسید. دریافتم که چه می گویی و چه هدف داری. تو همچون صیادی کمین گرفته ای و مرا مانند صیدی صحرائی فریب می دهی.

تو حیله ها می ورزی و هدف تو این است که خون من بر خاک بیفشانی.

من از این دانه که بر دام من افشانی حیرت دارم میخواهی مرا به ولایت عهد خویش برگزینی و گمان می کنی از آنچه در حق رضا کرده ای خبر ندارم. شاید گمان تو این باشد که من هم هوس انگور زهرآلود کرده ام. همان انگور مسموم که به دهان علی بن موسی الرضا گذاشته ای. یا گمان کرده ای که من از زحمت تنهایی و استتار به جان آمده ام.

دوران بیماری

26- دوران مسمومیت و بیماری امام چند روز بود؟

ابن طقطقی معتقد است که امام پس از مسمومیت، همان دم به شهادت رسید. لیکن بیشتر مورخان بر این عقیده اند که از زمان مسمومیت امام تا هنگام شهادت دو یا سه روز طول کشید. درباره حوادثی که در این چند روز اتفاق افتاد، چند گزارش نقل شده است؛ از جمله:

1-حکایت کنند که به هنگام بیماری امام، مامون به عیادتش آمد و گفت: مرا وصیتی کن. گفت زنهار از اینکه چیزی به کسی دهی آنگاه از کرده خویش پشیمان گردی.

2- مامون برای عیادت به بالین امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) آمد. علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به خود می پیچید و مامون گریه می کرد و می گفت: بر من سخت دشوار است ای برادرم که پس از تو در این دنیا بسر ببرم. من آرزومند بودم که ترا همیشه زنده ببینم از این دشوارتر برای من حرف مردم است که فکر می کنند من ترا مسموم کرده ام. من خدا را گواه می گیرم که از این تهمت مبرا هستم. امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) همچنانکه بخود می پیچید پاسخ او را داد.

 

تاریخ شهادت

27- امام رضا (علیه السلام) در چه تاریخی شهید شد؟

امام در ماه صفر سال 203 ق در 55 سالگی به شهادت رسید. آخر ماه صفر، مشهورترین قول درباره روز شهادت امام است. البته زمان های دیگری نیز در برخی از متون گزارش شده است که آگاهی از آن لطمه ای به شهرت نظر نخست نمی زند.

1-21 رمضان

2- 23 ذی القعده

3- آخرین روز ذی الحجه

4- اول صفر

5-هفتم شوال

6-  هفدهم صفر

7-  سه روز مانده به آخر صفر

عمر امام

28- امام رضا (علیه السلام) در هنگام شهادت چند سال داشت؟

امام حدود 55 سال عمر نمود؛ بادقت در سال ولادت حضرت ( ماه های پایانی سال 148 ق) و سال شهادت ایشان ( ماه های آغازین سال 203 ق) این سن به دست می آید؛ در آثار مکتوب شخصیت های ناموری چون کلینی، شیخ مفید، شیخ صدوق، ابن شهر آشوب، فتال نیشابوری، حلی و ابن اثیر این نظر  تایید شده است.

برخی دیگر نیز سن امام را 44 و 49 دانسته اند که ریشه اختلاف در سال ولادت امام است.

مکان شهادت

29- آیا امام رضا (علیه السلام) درشهر مشهد به شهادت رسید؟

امام در دهکده سناباد از روستاهای نوغان از توابع شهر طوس به شهادت رسید.

کلینی معتقد است:

« امام در دهی که به آن سناباد از توابع نوغان گفته می شد، به شهادت رسید»

ابن طاووس می نویسد:

« در سناباد طوس شهید شدند»

یعقوبی می نویسد:

« چون مامون به طوس رسید رضا علی بن موسی بن جعفربن محمد (علیه السلام) در قریه ای که به آن نوقان گفته می شودو به شهادت رسید»

ابن حجر نیز چنین می نویسد:

« علی بن موسی در سناباد شهید شد»

سناباد ده کوچکی در نوغان بود که آن محل، بعدها مشهدالرضا، مشهد مقدس یا مشهد علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نام گرفت.

مدفن امام

30-آیا مکانی که امام رضا (علیه السلام) را به خاک سپرده اند همان محل شهادت حضرت می باشد.

سناباد، محل شهادت و مدفن امام می باشد و تمام مورخان بر این نکته تصریح دارند که امام در باغ و خانه حمید بن قحطبه واقع در این محل، به خاک سپرده شد.

مجلسی می نویسدک

« سناباد ده کوچکی در طوس بوده که حمید بن قحطبه در آن خانه و باغی داشته وقتی حضرت رضا (علیه السلام) شهید شد ایشان را آنجا دفن کردند»

زمانی که امام رضا به سمت مرو در حرکت بودند، حضرت رضا(علیه السلام) در سناباد وارد خانه حمید بن قحطبه شدند، آنگاه نزد قبه ای که مدفن هارون است رفته و خطی بر زمین ترسیم کرده و فرمود: [ این جا تربت من است در آینده نه چندان دور خداوند این مکان را محل اجتماع شیعیان و دوستداران ما قرار خواهد داد و به خدا سوگند هیچ زائری مرا زیارت نکرده و بر من سلام نخواهد گفت مگر اینکه خداوند به واسطه شفاعت ما آمرزش و رحمت خود را بر او واجب خواهد ساخت]

مقدسی (متوفای 381 ق) می نویسد:

« مردم طوس در دو جهان پیش هستند، در دنیا از آن روی که پیش از دیگر مردم خراسان به اسلام گرویدند، در آخرت نیز از آن روی که خدا می گوید: یوم ندعو کل اناس بامامهم؛

علی (بن موسی ) رضا یکی از فاضل ترین امامان بود که نزد ایشان است»

 

بر سر تربت ما چون گذری، همت خواه

که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

بر زمینی که نشن کف پای تو بود

سال ها سجده صاحب نظران خواهد بود

 

 

هم جواری هارون

31- چرا امام رضا(علیه السلام)  در کنار قبر هارون دفن شده است؟

هارون الرشید در سال 193هـ ق زمانی که به طوس می رسد، فوت می کند.

بدن او را در یکی از تالارهای باغ منسوب به حمید بن قحطبه در سناباد دفن می نمایند و مدفن او به بقعه هارونی معروف می شود.

پس از طی 10 سال از این واقعه، در سال 203هـ ق پیکر مطهر حضرت امام رضا (علیه السلام)  را نیز به دستور مامون، در این مکان دفن می نماید.

امام پیشتر به محل دفن خود اشاره کرده بود که « با سم کشته می شوم و در کنار هارون دفن خواهم شد»

همچنین حضرت رضا (علیه السلام)  در مسیر عزیمت به مرو، هنگامی که در سناباد، داخل خانه حمید بن قحطبه شد و نزد هارون الرشید رفت با دست مبارک خطی به یک طرف قبر کشید و فرمود: این موضع تربت من است و من در اینجا مدفون خواهم شد و به زودی حق تعالی این مکان را محل تردد شیعیان و دوستان من قرار می دهد. به خدا سوگند اگر شیعه ای مرا زیارت کند و بر من درود فرستد شفاعت ما اهل بیت و غفران و رحمت خداوند بر او واجب شود.

امام خود چنین فرموده بود؛

یدفننی فی ذار مضیقه و بلاد غربه مرا در خانه دلتنگی و سرزمین غربت به خاک می سپارند.

همجواری با هارون را در این دو بیت از شعر دعبل خزاعی می توان به نظاره نشست؛ شعری که در کاشی ها معرق بالاسر حرم امام نقش بسته است:

قبران فی طوس خیرالناس کلهم

و قبر شرهم هذا من العبر

ما ینفع الرجس من قرب الزکی و ما

علی الزکی بقرب الرجس من ضرر

دو قبر در طوس کنار یکدیگرند؛ یکی قبر بهترین انسان ها و دیگری گور بدترین آنها و این از عبرت های روزگار است.

نه هم جواری پلید با پاک به او سودی دهد و نه نزدیک بودن انسان پاک با پلید به او زیانی رساند.

خاکسپاری

32- امام رضا (علیه السلام)  را چگونه به خاک سپردند؟

مامون دستور داد امام رضا (علیه السلام)  را در بقعه (هارونی) پایین پای هارون دفن کنند! و بدین وسیله میان مردم نوعی تعهد نسبت به پشتیبانی از خلافت ظالمانه اش به دست آورد.

چون خواستند قبر شریف آن حضرت را آنجا حفر کنند هر کار کردند زمین کنده نشد تا اینکه قبر را در مقابل مدفن هارون و بالای سر او کندند. همان طور که امام رضا (علیه السلام)  به اباصلت فرموده بود. آن مکان شریف به زودی برای قبر مطهر آن حضرت آماده شد و در قبر حفر شده، آب جمع شد که در آن آب، ماهیان کوچکی بودند. ناگاه ماهی بزرگی درآمد و بقیه ماهیان را خورد. آنگاه قبر از آب تهی شد. از این اعجاز مامون و حاضرین سخت شگفت زده شدند این اعجاز با دعایی که حضرت به اباصلت آموخته بود، انجام گرفت.

بعد از این جریان، مامون از اباصلت خواست تا آن دعا را به او تعلیم دهد ولی اباصلت قسم خورد که فراموش کرده است. برای همین یک سال در زندان مامون اسیر بود تا شبی با کرامت امام جواد (علیه السلام) آزاد شد.

به سرو باغ رضا مرتضای خضر قرین

چراغ چشم سماوات و شمع روی زمین

سهیل دار سلام و خور خراسان تاب

شهید مشهد و خسرو نشان توس نشین

حسن نهاد و علی نام و موسی گوهر

ذبیح نسبت و یحیی دل و مسیح آیین

فروغ طلعت او آفتاب اوج هدی

غبار درگه او کحل چشم حورالعین

 
منبع: http://www.epaqr.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=77&Itemid=131

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی