محمد رضایی

آخرین مطالب

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

امام على علیه السلام مى فرماید: فرصت، چون ابر مى گذرد. پس فرصت هاى خوب را غنیمت شمرید. (منتخب میزان الحکمه) فرصت هایى که در زندگى براى انسان پیش مى آید مثل طلا و بلکه ارزشمندتر است و باید قدر آن ها را دانست یکی از این فرصت ها شب قدر است اما با چه عملی می توان نهایت استفاده را از این شب برد؟

 

اعمال شب قدر

شب قدر آداب و اعمالی را به خود اختصاص داده است، از آن جمله می توان به شب زنده داری، غسل، دعا، واسطه قرار دادن قرآن و اهل بیت علیهم السلام، زیارت امام حسین علیه السلام و نماز اشاره داشت. حال آنکه، در کنار این اعمال می توان از عمل دیگری نام برد که به جرأت می توان گفت در میان سایر اعمال غریب واقع شده، و آن (تفکر) است.

 

بهترین عمل در شب قدر

اکثرا شب های قدر ما به خواندن قرآن و دعای جوشن کبیر، نماز و قرآن به سر گرفتن و استغفار به سر شده است، در خوب و نیکو بودن این اعمال شکی نیست اما سخن جای دیگری است، هدف از خواندن دعا چیست؟ چرا قرآن کریم در این شب نازل شده؟

یکی از دلایل عزت این شب نزول کتاب هدایت قرآن کریم و تمامی کتاب های مقدس در این شب است «ماه رمضان، ماهى که قرآن در آن نازل شده است، تا هدایتى براى مردم و نشانه هایى روشن از هدایت و جدایى حق از باطل باشد». این شب، عزیز است چرا که، موجبات هدایت انسان به سوی خدا را فراهم می سازد، هدف رسیدن به خداست و این سفر الهی و لقاء خدا جز با قدم های معرفت ممکن نیست. آری اگر دعا، نماز، قرآن را بخوانی اما تدبری و تفکری در آن نباشد راه رسیدن به خدا بس سخت و دشوار خواهد شد.

محدّث بزرگوار، ابن بابویه رحمه‏الله در مجلس 93 از کتاب الأمالى، مى‏گوید: هر کس این دو شب را با گفتگوى علمى احیا بدارد، بهتر است. به نظر مى‏رسد که این مطلب، برگرفته از سخن پیامبر خدا به ابوذر است که در آن، برترى علم را بر عبادت به تفصیل، بیان، و در پایان آن فرموده است: اى ابوذر! یک ساعت نشستن براى گفتگوى علمى براى تو، از عبادت یک سال که روزش را روزه بدارى و شبش را به نماز بِایستى، بهتر است

 

پسبهترین عمل در این شب ها عبادت همراه با بینش است، اگر قرآنی می خوانیم، دعایی می خوانیم یادمان باشد که در فلسفه همه این ها بیندیشیم، در شبی که عبادتش بهتر از هزار سال است بیاییم به بنیان های فکری خود هم نظمی دهیم بیاییم با خداوند عهد کنیم من بعد همه کارهای ما حرف زدن های ما، رفتار ما همه و همه همراه با  تعقل و تفکر باشد.

 

زمانی را به تفکر اختصاص دهید

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: تفکر یک ساعت بهتر از عبادت یک سال است. البته کسى موفق به تفکر مى‏شود که خداوند متعال قلب او را به نور معرفت و توحید روشن کرده، و در راه سلوک و عبودیت باشد. تفکر در خصوصیات مخلوقات: انسان را به مبدأ جهان و صفات عالیه او آشنا مى‏کند، و تفکر در نفس خود مرحله بندگى و وظیفه داشتن و اطاعت اوامر پروردگار متعال را تعلیم مى‏کند، و تفکر در اعمال و رفتار خود و دیگران، نواقص و عیوب و نقاط ضعف خود را نشان مى‏دهد، و تفکر در حالات گذشتگان، انسان را براى عواقب امور و نتائج اعمال و مراحل خوشبختى و گرفتارى و عالم ماوراء طبیعت متوجه مى‏کند. تفکر وسیله‏اى است که هرگز نظیر آن را براى وصول به مقامات بندگى و عوالم عبودیت نتوان پیدا کرد. (مصباح الشریعة/ ترجمه مصطفوى؛ متن؛ ص115) اولین جاده رسیدن به خدا معرفت است و بهترین عمل در شب قدر کسب معرفت الهی است.

شب های قدر

شب قدر شب علم و معرفت

بالاترین عبادت در شب های قدر، طلب علم و یادگیری احکام خدا و اصول و فروع دین خدا است؛ زیرا علم به معارف الهی باعث می شود که انسان در عرصه های مختلف زندگی نلغزد. بسیاری از بزرگان دین توفیق خود را در بزرگ داشت این شب ها می دانند، چنان که نگارش کتاب دعای با ارزشی مثل جواهر الکلام و المیزان در شب های مبارک قدر به پایان رسیده است.

محدّث بزرگوار، ابن بابویه رحمه‏الله در مجلس 93 از کتاب الأمالى، مى‏گوید: هر کس این دو شب را با گفتگوى علمى احیا بدارد، بهتر است. به نظر مى‏رسد که این مطلب، برگرفته از سخن پیامبر خدا به ابوذر است که در آن، برترى علم را بر عبادت به تفصیل، بیان، و در پایان آن فرموده است: اى ابوذر! یک ساعت نشستن براى گفتگوى علمى براى تو، از عبادت یک سال که روزش را روزه بدارى و شبش را به نماز بِایستى، بهتر است.( جامع الأخبار: 109 / 195)

بهترین عمل در این شب ها عبادت همراه با بینش است، اگر قرآنی می خوانیم، دعایی می خوانیم یادمان باشد که در فلسفه همه این ها بیندیشیم، در شبی که عبادتش بهتر از هزار سال است بیاییم به بنیان های فکری خود هم نظمی دهیم بیاییم با خداوند عهد کنیم من بعد همه کارهای ما حرف زدن های ما، رفتار ما همه و همه همراه با تعقل و تفکر باشد

لیکن براى روشن‏تر شدن این موضوع، توجّه به چند مطلب ضرورى است:

الف ـ کدام علم و کدام عبادت؟

از دیدگاه فقهى، «آموختن علم»، احکام پنجگانه را دارد و بررسى متن احادیث فراوانى که علم را برتر از عبادت مى‏دانند، به روشنى مى‏رساند که مقصود، برترى آموختن واجب یا مستحب بر عبادات مستحب است.امام صادق «علیه السلام» فرمودند: اگر مردمان ارزش‏ علم‏ و دانش را مى‏دانستند، به جستجو و طلب آن بر مى‏خاستند، اگر چه به ریختن خون ها بیانجامد و به فرو رفتن در گرداب هاى مرگبار. (الحیاة / ترجمه احمد آرام ؛ ج‏1)

 

ب ـ نقش عبادت در پیدایش نور علم

از نگاه متون اسلامى، عبادات، نقشى بنیادى در پیدایش و تداوم فروغ علم دارند. از این رو، هدف احادیثى که علم را برتر از عبادت مى‏دانند، تضعیف یا انکار نقش سازنده عبادت در کنار علم نیست؛ بلکه تأکید بر همراه ساختن عبادت با علم و برحذر داشتن از عبادتِ ناآگاهانه است که نه تنها بى‏ارزش، بلکه خطر آفرین است. امام علی درود خدا بر او، فرمود: نزدیکترین مردم به پیامبران، داناترین آنان است، به آنچه که آورده‏اند.(نهج البلاغة / ترجمه دشتى)

دوستان عزیز بیاییم این شب ها را مغتنم بدانیم و اگر دعایی را زمزمه می کنیم قدری بر شرح آن نیز تأمل کنیم اگر قرآنی تلاوت می نماییم زمانی را نیز اختصاص به تفسیر آن دهیم تا از چشمه معرفت الهی نیز سیراب گردیم.

 

تبیان


،،،
,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۳ ، ۰۶:۴۰
محمد رضایی

یک نفر، یکی دیگر را گاز می‌گیرد و دنیا باخبر می‌شود ولی وقتی اسرائیل، هزاران کودک را بی‌رحمانه ترور و شهید می‌کند...

،،
,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۰۹:۱۱
محمد رضایی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۰۷:۱۰
محمد رضایی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۰۶:۲۵
محمد رضایی
آخرین دست‌نوشته دکتر چمران به همراه فیلم لحظه شهادتدر سحرگاه سی ‏و یکم خردادماه سال 60، ایرج رستمی فرمانده منطقه دهلاویه به شهادت رسید و شهید دکتر چمران که به شدت از این حادثه افسرده و ناراحت بود، به طرف سوسنگرد به راه افتاد و در بین راه، مرحوم آیت‏الله اشراقی و شهید تیمسار فلاحی را ملاقات کرد. برای آخرین‏ بار یکدیگر را بوسیدند و باز هم به حرکت ادامه داد تا به قربانگاه رسید. همه رزمندگان را در کانالی پشت دهلاویه جمع کرد، شهادت فرمانده‏شان، ایرج رستمی را به آنها تبریک و تسلیت گفت و با صدایی محزون و گرفته از غم فقدان رستمی، ولی نگاهی عمیق و پرنور و چهره‌ه‏ای نورانی و دلی مالامال از عشق به شهادت و شوق دیدار پروردگار‌ گفت: «خدا رستمی را دوست داشت و برد و اگر ما را هم دوست داشته باشد، می‌‏برد».

یارانش از او فاصله گرفتند و هر یک در گودالی مات و مبهوت در انتظار حادثه‌‏ای جانکاه بودند که خمپاره‌‏ها در اطراف او به زمین خورد و با اصابت یکی از خمپاره‏‌های صدامیان، یکی از نمونه‌‏های کامل انسانی که مایه‌ مباهات خداوند است، یکی از شاگردان متواضع علی(ع) و حسین(ع)، یکی از عارفان سالک راه حق و حقیقت و یکی از ارزشمندترین انسان‌‏های علی‏ گونه و یکی از یاران با وفای امام‏خمینی(ره) از دیار ما رخت بربست و به ملکوت اعلی پیوست.

زیباترین یادگاری در آخرین لحظات

نیایش‌های عارفانه شهید چمران دل هر خداترسی را به لرزه‌‌‌ وا‌می‌دارد تا بداند عشق نه این بازیهای خیابانی است و نه افسانه‌های اساطیری، بلکه تعالی روح بشر است به معشوقی که دل دادگی مطلق ازآن اوست. مجاهدی خستگی ناپذیر که نامش هنوز زینت بخش میدان‌های جنوب لبنان و جنوب ایران است.

متن زیر مناجاتی به یادگار مانده از این عارف جاودان است که پیش از شهادتش به نگارش درآمده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می‌دهد، و ارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و می‌بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شده اند، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد و رنج جوش خورده است. حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است، و زینب کبری را ببینید که با درد و رنج انس گرفته است.

درد دل آدمی را بیدار می‌کند، روح را صفا می‌دهد، غرور و خود‌خواهی را نابود می‌کند. نخوت و فراموشی را از بین می‌برد، انسان را متوجه وجود خود می‌کند. انسان گاهگاهی خود را فراموش می‌کند، فراموش می‌کند که بدن دارد، بدنی ضعیف و ناتوان که، در مقابل عالم و زمان کوچک و ناچیز و آسیب پذیر است، فراموش می‌کند که همیشگی نیست، و چند صباحی بیشتر نمی پاید، فراموش می‌کند که جسم مادی او نمی تواند با روح او هم پرواز شود، لذا این انسان احساس ابدیت و مطلقیت و غرور و قدرت می‌کند، سرمست پیروزی و اوج آمال و آرزوهای دور و دراز خود، بی خبر از حقیقت تلخ و واقعیتهای عینی وجود، به پیش می‌تازد و از هیچ ظلم وستم رو گردان نمی شود. اما درد آدمی را به خود می‌آورد، حقیقت وجود او را به آدمی می‌فهماند و ضعف و زوال و ذلت خود را درک می‌کند و دست از غرور کبریایی برمی‌دارد، و معنی خودخواهی و مصلحت طلبی و غرور را می‌فهمد و آن را توجه نمی کند.

خدایا تو را شکر می‌کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم. خدایا هدایتم کن زیرا می‌دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است. خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم زیرا می‌دانم ظلم چه گناه نابخشودنی است. خدایا ارشادم کن که بی انصافی نکنم زیرا کسی که انصاف ندارد، شرف ندارد.

خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم که بی احترامی به یک انسان همانا کیفر خدای بزرگ است. خدایا مرا از بلای غرور وخودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم. خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند. خدایا من کوچکم، ضعیفم، ناچیزم، پر کاهی در مقابل طوفان‌ها هستم. به من دیده عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال ترا براستی بفهمم و بدرستی تسبیح کنم.

آخرین دست‌نوشته دکتر چمران به همراه فیلم لحظه شهادت

ای حیات با تو وداع می‌کنم با همه زیبایی‌هایت، با همه مظاهر جلال و جبروت، با همه کوه‌ها و آسمان‌ها و دریاها و صحراها، با همه وجود وداع می‌کنم. با قلبی سوزان و غم آلود به سوی خدای خود می‌روم و از همه چیز چشم می‌پوشم. ای پاهای من، می‌دانم شما چابکید، می‌دانم که در همه مسابقه‌ها گوی سبقت از رقیبان ربوده اید، می‌دانم فداکارید، می‌دانم که به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه وار به حرکت در می‌آیید، اما من آرزویی بزرگتر دارم، من می‌خواهم که شما به بلندی طبع بلندم، به حرکت در آیید، به قدرت اراده آهنینم محکم باشید، به سرعت تصمیمات و طرح‌هایم سریع باشید. این پیکر کوچک ولی سنگین از آرزوها و نقشه‌ها وامیدها و مسئولیت‌ها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید.

ای پاهای من در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید

‌شما سال‌های دراز به من خدمت کرده اید، از شما می‌خواهم که در این آخرین لحظه نیز وظیفه ی خود را به بهترین وجه ادا کنید. ای پاهای من سریع و توانا باشید، ای دست‌های من قوی و دقیق باشید، ای چشمان من تیزبین و هشیار باشید، ای قلب من، این لحظات آخرین را تحمل کن، ای نفس، مرا ضعیف وذلیل مگذار، چند لحظه بیشتر با قدرت و اراده صبور و توانا باش. به شما قول می‌دهم که چند لحظه دیگر همه شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید و تلافی این عمر خسته کننده و این لحظات سخت و سنگین را دریافت کنید. چند لحظه دیگر به آرامش خواهید رسید؛ آرامشی ابدی. دیگر شما را زحمت نخواهم داد. دیگر شب و روز استثمارتان نخواهم کرد. دیگر فشار عالم و شکنجه روزگار را بر شما تحمیل نخواهم کرد. دیگر به شما بی خوابی نخواهم داد و شما دیگر از خستگی فریاد نخواهید کرد. از درد و شکنجه ضجه نخواهید زد. از گرسنگی و گرما و سرما شکوه نخواهید کرد. و برای همیشه در بستر نرم خاک، آرام و آسوده خواهید بود. اما این لحظات حساس، لحظات وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار، لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد.

خدایا! وجودم اشک شده، همه وجودم از اشک می‌جوشد، می‌لرزد، می‌سوزد و خاکستر می‌شود. اشک شده ام و دیگر هیچ، به من اجازه بده تا در جوارت قربانی شوم و بر خاک ریخته شوم و از وجود اشکم غنچه ای بشکفد که نسیم عشق و عرفان و فداکاری از آن سرچشمه بگیرد.

خدایا تو را شکر می‌کنم که باب شهادت را به روی بندگان خالصت گشوده ای تا هنگامی که همه راه‌ها بسته است و هیچ راهی جز ذلت و خفت و نکبت باقی نمانده است، می‌توان دست به این باب شهادت زد و پیروزمند و پر افتخار به وصل خدایی رسید. 


،،
,,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۳:۵۴
محمد رضایی