محمد رضایی

آخرین مطالب

۵ مطلب با موضوع «علما» ثبت شده است

http://farsi.khamenei.ir/ndata/home/1393/139312241624a9311.jpg

 
کاربران محترم در این برنامه می‌توانند علاوه بر دریافت به‌لحظه‌ی آخرین رویدادهای مرتبط با رهبر معظم انقلاب، متن کامل تمامی بیانات، پیام‌ها، نامه‌ها و خاطرات ایشان از سال ۶۸ تا امروز را به صورت آفلاین و با قابلیت جستجوی پیشرفته، بر روی گوشی تلفن همراه خود داشته باشند.
دسترسی آسان به محصولات و تولیدات KHAMENEI.IR از جمله پیامک‌های خبری و تصاویر دیدارها، کلیپ‌های صوتی و متن زندگی‌نامه از دیگر امکانات این نرم‌افزار است.
 
 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۴:۵۱
محمد رضایی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۰۵:۲۸
محمد رضایی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۱۶
محمد رضایی

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما

آن بخش از این نامه که متضمن چند سوال مهم از جوانان اروپایی است را بارها و بارها از خودمان هم بپرسیم:

 

میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.

سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.

این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟

شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.

خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند.

اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟

من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها،فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

سیّدعلی خامنه‌ای

1393/11/1

 

یک بار دیگر روی واژه هایی که برجسته کرده ام دقت کنیم و دوباره بخوانیم. به نظرم کلیدواژه ها خیلی بیشتر از هر تحلیلی با ما حرف می زنند. البته یک خواهش دیگر هم دارم و آن این که آن بخش از این نامه که متضمن چند سوال مهم از جوانان اروپایی است را بارها و بارها از خودمان هم بپرسیم: 

آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟

آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟

آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟

آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟....

 

 

یک سوال هم از شما دارم شما هم برای ما بنویسید که کدام عبارت این نامه برای شما ویژه تر بوده است؟

 

 

 

دکتر محمد شیخ الاسلامی

سردبیر سایت تبیان

 
 
 

،
,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۱۳
محمد رضایی

درس خارج اصول استاد رضازاده

91/10/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع:علم اجمالی
 تقسیم چهارم از جهت پنجم
 متعلق علم گاهی تفصیلا معین است و گاهی تفصیلا معین نیست و مردد است بین دو یا بیشتر و به عبارت دقیقتر متعلق متعلق علم، گاهی تفصیلا معین است و گاهی معین نیست در صورت اول به آن علم تفصیلی گفته می شود و در صورت دوم علم اجمالی گفته می شود.
 اما علم تفصیلی بیان شد فعلا بحث در علم اجمالی است و در علم اجمالی بحث در دو مقام صورت می گیرد.
 مقام اول:
 ثبوت تکلیف و تنجز تکلیف با علم اجمالی یعنی آیا علم اجمالی موجب ثبوت تکلیف است یا نه؟
 مقام دوم:
 سقوط تکلیف با امتثال اجمالی.
 اما مقام اول:
 در مقام اول پنج قول بیان شده است:
  1. علم اجمالی مثل شک بدوی می باشد هیچ گونه تاثیری در اثبات تکلیف ندارد.
  2. علم اجمالی در ثبوت تکلیف تاثیر دارد لکن تأثیرش به نحو مقتضی می باشد نه به نحو علیت یعنی علم اجمالی مقتضی ثبوت تکلیف است اگر مانع عقلی یا شرعی نباشد و الا تکلیف ثابت نمی شود. کما هو مختار صاحب الکفایة ج 2 ص 35.
  3. علم اجمالی تاثیر در ثبوت تکلیف دارد وتاثیرش به نحو علیت تامه می باشد کما اینکه علم تفصیلی علت تامه برای ثبوت تکلیف می باشد و علیت علم اجمالی هم به نحو اطلاق می باشد یعنی هم علت است برای حرمت مخالفت و هم برای وجوب موافقت کما هو مختار المشهور و نهایة النهایة ج 2 ص 42 و تبیان ج 3 ص 74.
  4. علم اجمالی تاثیر به نحو علیت تامه دارد اما نه مطلقا بلکه علت است نسبت به حرمت مخالفت قطعیه اما نسبت به وجوب موافقت قطعیه مقتضی است نه علت.
  5. علت است نسبت به حرمت مخالفت قطعیه و نسبت به موافقت قطعیه نه علت است و نه مقتضی و هیچ تاثیری ندارد کما هو مختار مرحوم مشکینی در حاشیه بر کفایة ج 2 ص 35 و در مبحث اشتغال ص 210.
 بیان چند مقدمه:
  1. علم تفصیلی و علم اجمالی دو حالت و طور برای علم نیستند زیرا علم در حد علمیتش یک حقیقت واحده می باشد چه اجمالی باشد چه تفصیلی و متعلق علم که معلوم باشد به طور تفصیل معین است هم در علم تفصیلی و هم در علم اجمالی و فرقشان در متعلق معلوم می باشد متعلق معلوم در علم اجمالی معین نیست اما در علم تفصیلی معین می باشد مثلا اگر یقین داریم که این لباس خاص بخاطر اصابت به خون نجس شده است در این صورت جای معلوم که خون باشد مشخص است که روی لباس خاص می باشد و تفصیلا به محل آن علم داریم اما در علم اجمالی اگر چه می دانیم که نجاست، خون می باشد ولی معلوم نیست که جای خون کجاست آیا روی لباس افتاده است یا روی شیء دیگری. پس در علم اجمالی آنچه مجمل است جای معلوم است نه اینکه خود علم مجمل باشد کما فی النهایة الداریة ج 3 ص 90 تعلیقه 41 و حاشیه مشکینی ج 2 ص 35 و حقایق ج 3 ص 49.
  2. موافقت و مخالفت در علم اجمالی سه صورت دارد 1- موافقت قطعیة 2- مخالفت قطعیه 3- موافقت احتمالیه اما در علم تفصیلی فقط دو صورت وجود دارد یا موافقت قطعیه است یا مخالفت قطعیه زیرا متعلق علم تفصیلی شیء واحد می باشد یا انجام می شود یا ترک می شود.
  3. علم اجمالی تناسبی با مبحث قطع دارد و تناسبی هم با محث برائت و اشتغال و اصول عملیه دارد تناسبش با مبحث قطع از این جهت است که علم اجمالی مانند علم تفصیلی علم و قطع می باشد و با هر دو، معلوم برای ما روشن می شود و تناسبش با مبحث برائت و اشتغال از این جهت است که متعلق معلوم، مردد بین چند تا می باشد در برائت و اشغال هم این تردید وجود دارد لذا باید بعضی از جهات علم اجمالی هم در مبحث قطع بحث شود و بعضی در اصول عملیه اما در اینکه کدام بخش باید در مبحث قطع و کدام بخش باید در برائت و اشتغال مطرح شود بین جناب شیخ و صاحب کفایه اختلاف است جناب شیخ می فرمایند تفصیل از حیث حرمت مخالفت و وجوب موافقت است به این بیان که از حرمت مخالفت قطعیه علم اجمالی در مبحث قطع بحث می کنیم و از وجوب موافقت قطعیه علم اجمالی در مبحث برائت و اشتغال بحث می کنیم.
 نص رسائل ص 14« لأن اعتبار العلم الإجمالی له مرتبتان الأولى حرمة المخالفة القطعیة و الثانیة وجوب الموافقة القطعیة و المتکفل للتکلم فی المرتبة الثانیة هی مسألة البراءة و الاشتغال عند الشک فی المکلف به فالمقصود فی المقام الأول التکلم فی المرتبة الأولى»
 العنوان:علم الاجمالی
 و اما التقسیم الرابعمن الجهة الخامسة اعنی تقسم القطع باعتبار المتعلق.
 حیث ان المتعلق اما معین تفصیلا و اما غیر معین کذلک و بتعبیر آخر متعلق طرف العلم اما معین تفصیلا و اما غیر معین و یعبر عن الاول بالقطع التفصیلی و عن الثانی بالاجمالی.
 و تقدم الکلام فی القطع التفصیلی و البحث فعلا فی الاجمالی و البحث فیه فی مقامین:
 مقام الاول:فی ثبوت التکلیف و تنجزه بالعلم الاجمالی و عدمه.
 مقام الثانی:فی سقوط التکلیف بالامتثال الاجمالی و عدمه.
 اما المقام الاولو فیه اقوال:
 الاول:لا تاثیر له اصلا فی تنجز التکلیف و یکون حکمه حکم الشک البدوی.
 و الثانی:ان له التاثیر و لکن بنحو الاقتضاء مطلقا لا بنحو العلیة، صاحب الکفایة ج 2 ص 35
 الثالث:له التاثیر بنحو العلة التامة مطلقا، ذهب الیه المشهور و نهایة الدرایة ج 2 ص 42 و تبیان ج 3 ص 74.
 الرابع:له التاثیر بنحو العلیة بالنسبة الی حرمة المخالفة القطعیة و الاقتضاء بالنسبة الی وجوب الموافقة القطعیة.
 الخامس:العلیة فی التنجیز بالنسبة الی حرمة مخالفة القطعیة و عدم التاثیر مطلقا بالنسبة الی وجوب الموافقة القطعیة، حاشیة مشکینی علی کفایة ج 2 ص 35 و ص 210 مبحث الاشتغال
 مقدمات:
 الاولی:
 العلم التفصیلی و الاجمالی لیسا طورین من العلم بل هما فی حد العلمیة حقیقة واحدة و متعلقهما منکشفان تفصیلا، نعم متعلق طرف العلم غیر معلوم فی الاجمالی بخلاف التفصیلی و ضم هذا الجهل الی العلم صار سببا لها الاسم فی الاجمالی، نهایة الدرایة ج 3 ص 90 و حاشیة مشکینی ج 2 ص 35 و حقایق ج 3 ص 49.
 الثانیة:
 العلم الاجمالی له تناسب مع مبحث القطع من حیث انه علم و قطع مثل التفصیلی و تناسب مع مبحث البرائة و الاشتغال من حیث تردد المتعلق بین الاطراف کما هو الحال فی مبحث البرائة و الاشتغال.
 الثالثة:
 الموافقة و المخالفة فی علم الاجمالی علی صور ثلاثة:
  1. موافقة القطعیة
  2. مخالفة القطعیة
  3. موافقة الاحتمالیة
 اما التفصیلی فلا یتصور فیه موافقة الاحتمالیة.
 فنقول:
 وقع النزاع بین صاحب الرسائل و صاحب الکفایة فی تفکیک مباحث علم الاجمالی فی مبحث القطع و مبحث البرائة و الاشتغال.
 ذهب صاحب الرسائل الی التفکیک من حیث حرمة المخالفة القطعیة و وجوب الموافقة القطعیة و جعل البحث عن الحرمة المخالفة القطعیة فی مبحث القطع و البحث عن وجوبها فی مبحث البرائة و الاشتغال.
 نصه ص 14:
 « لأن اعتبار العلم الإجمالی له مرتبتان الأولى حرمة المخالفة القطعیة و الثانیة وجوب الموافقة القطعیة و المتکفل للتکلم فی المرتبة الثانیة هی مسألة البراءة و الاشتغال عند الشک فی المکلف به فالمقصود فی المقام الأول التکلم فی المرتبة الأولى»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۱ ، ۰۴:۱۳
محمد رضایی