۲۳ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۳۹
خارج فقه آیت الله مرتضوی 21-11-1391
درس خارج فقه آیت الله مرتضوی
کتاب الحج
91/11/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تروک احرام
تحریر الوسیلة، ج1، ص: 418«القول فی تروک الإحرام و المحرمات منه أمور»
بیان چهار مطلب
مطلب اول:
هر مبحث مهمی که شروع می شود اقلا هشت کتاب به عنوان مصادر کتاب اشاره
می شود و لذا این بحث در مستند ج 11 ص 338 و حدائق ج 15 ص 124 تحریر ج 1 ص
383 ، ریاض ج 6 ص 260 ، مجمع البرهان ج 6 ص 264، جواهر ج 18 ص 285، جامع
المدارک ج 2 ص 395، مغنی ج 3 ص 135 م 2318، اشاره شده است.
مطلب دوم:
این بحث در بسیاری از کتب به این عنوان آمده است: «فی تروک الاحرام»
منها تحریر،حدائق، ریاض، جواهر، جامع المدارک و در بعضی دیگر خصوصا کتب
متقدمین عنوان بحث اینگونه آمده است: «ما یجب اجتنابه علی المحرم» و کلمه
تروک ذکر نشده است کما فی المبسوط کما حکی عنه الینابیع ج 30 ص 188 حیث
قال:«فصل فی ما یجب علی المحرم اجتنابه» و مثله النهایة و المهذب البارع ج 1
ص220 و المغنی ص 135.
گرچه این دو عنوان هر دو مطلب واحد را می گویند ولی عنوان دوم بهتر است
اگر چه متاخرین عنوان اول را ذکر کرده اند شاهد بر این اولویت کلام بعضی
از فقهاست مانند صاحب جواهر در ج 18 ص 285 حیث قال:« ای متروکات الاحرام»چرا
که ایشان کلمه تروک را در عبارت شرایع به متروکات احرام تفسیر می کند این
نشان می دهد که اشکالی در کلمه تروک می باشد کما اینکه مرحوم نراقی در
مستند ج 11 ص 338 بعد از کلمه تروک احرام می فرمایند:«ای ما یجب علی المحرم اجتنابه» و ایضا مجمع ص 262 بعد از تروک می فرمایند:«المطلب الثالث فی تروکه یجب علی المحرم اجتناب صید البر...» این
کلمات شاهد بر این است که کلمه تروک مسامحه ای دارد لذا فقهاء در مقام
تفسیر این کلمه برآمده اند لذا بهتر است گفته شود بحث در آن چیزی است که
اجتناب آن بر محرم لازم است.
مطلب سوم:
در عدد تروک اختلاف شدیدی وجود دارد مثلا مرحوم شهید در لمعه می
فرمایند این امور سی تا می باشد و بعضی دیگر عدد را 25 ذکر کرده اند و بعضی
دیگر عدد 24 را ذکر کرده اند و بعضی عدد 23 را ذکر کرده اند منهم الشهید
فی الدروس و بعضی عدد 20 را ذکر کرده اند مانند شرایع و بعضی 18 را ذکر
کرده اند کما فی ارشاد الاذهان و بعضی 14 را ذکر کرده اند کما فی تبصرة
العلامة و بعضی دیگر مانند مرحوم نراقی در مستند عدد 11 را ذکر کرده اند.
صاحب جواهر رحمة الله علیه در ج 18 ص 285 عبارت زیبایی دارند بعد از اشاره به این اقوال می فرمایند: «لکل وجه تعرفه»
یعنی همه این اقوال صحیح است و این اختلاف بخاطر اخلاف نظر قائلین می باشد
مثلا ما دو نوع تروک داریم تروک محرمه و تروک مکروهه حال اگر بخواهد مطلق
التروک را ذکر کند عدد زیادتر می شود و اگر بخواهد فقط تروک محرمه را ذکر
کند عدد کمتر خواهد شد و یا اگر کما فیالمستند فقط محرمات مشترکه بین زن و
مرد را بیان کند عدد کمتر می شود و اگر بخواهند مطلق محرمات را ذکر کنند
تعداد بیشتر می شود.
مطلب چهارم:
در مساله احرام اموری که به احرام اضافه می شود:
تارة از قبیل مقدمه است یا شرط مقارن است یا
از قبیل سبب است و یا از واجبات احرام است مانند غسل احرام و توفیر الشعر
للاحرام و نیت احرام و تلبیه و لبس ثوب.
و تارة جامع آنها تروک احرام می باشد.
و قبلا توضیح داده این که اینها از احکام احرام می باشد و نسبت این احکام با احرام، نسبت حکم به موضوع می باشد.
«الأول- صید البر اصطیادا و أکلا-و لو صاده محل- و إشارة و دلالة و إغلاقا و ذبحا و فرخا و بیضة»
صید در لغت به معنای اخذ است کما فی الراغب و المنجد و الاقرب الموارد.
المفردات فی غریب القرآن، ص: 497«الصَّیْدُ: مصدرُ
صَادَ، و هو تناول ما یظفر به ممّا کان ممتنعا، و فی الشّرع: تناول
الحیوانات الممتنعة ما لم یکن مملوکا، و المتناول منه ما کان حلالا، و قد
یسمّى المَصِیدُ صَیْداً بقوله: أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ [المائدة/
96]، أی: اصْطِیَادُ ما فی البحر، و أما قوله: لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ
أَنْتُمْ حُرُمٌ
[المائدة/ 95]، و قوله: وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا
[المائدة/ 2]، و قوله: غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ [المائدة/ 1]»
اینکه ایشان قید امتناع را در معنای صید آورده اند این قید، قید شرعی است نه اینکه این قید در معنای لغوی اخذ شده باشد.
در روایات و آیات و کلمات فقهاء کلمه صید یا به معنای مصدری است یا به معنای اسم مفعول(اخذ شده) است.
آنچه که مسلم است کلمه صید در نوع تفاسیر به معنای مصید است مجمع
البیان ج 3 ص 243 کما اشار الیه الجامع المدارک و الجواهر ج 18 ص 286.
نتیجه اینکه مراد از صید در کلمات فقهاء و آیات و روایات به معنای مصید است اما مصدرا و اما اسم مفعول.
۹۱/۱۱/۲۳