۱۰ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۰۹
خارج فقه آیت الله مرتضوی 9-11-1391
درس خارج فقه آیت الله مرتضوی
کتاب الحج
91/11/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: لبس قبا
نتیجه ما ذکرنا این شد که اگر هم اضطرار باشد و هم عدم وجدان باشد شکی
در جواز یا وجوب لبس قبا نیست انما الکلام در این است که اگر یکی از دو
عنوان فقط محقق شود آیا باز هم وجوب یا جواز وجود دارد یا نه؟
فقه قولان:
قول اول:
یظهر من جماعة که وجوب یا جواز فقط عن مجمع العنوانین می باشد زیرا لبس
مخیط خلاف اصل می باشد و مورد متیقنی که از این اصل خارج شده است صورتی
است که هم اضطرار باشد و هم عدم وجدان.
قول دوم:
و یظهر من جماعة که در ماده افتراق نیز جواز و وجوب وجود دارد یعنی اگر
ضرورت نیست اما رداء و ازار ندارد یا ضرورت هست اما رداء و ازار دارد در
این دو صورت هم جواز یا وجوب مطرح می شود.
مستند الشیعة فی أحکام الشریعة، ج11، ص: 304 «و هل یجوز اللبس مع تحقّق أحد الشرطین دون الآخر، أم لا؟
الظاهر: نعم، لتجویز اللبس مع واحد من الشرطین فی بعض الروایات الموجب لتخصیص ما یمنعه به»
ظاهرا ایشان احد المتعارضین را مخصص معارض دیگر قرار داده است و این کار صحیح نیست.
دلیل این قول:
- تخصیص احد المتعارضین به دیگری کما عن النراقی
- اسقاط هر دو عنوان یعنی هیچ یک خصوصیت ندارد و این معنایش این است که هر کدام به تنهایی هم باشد کافی است.
- قائل شویم «من اضطر الی لبس القبا» مفهوم ندارد که اگر اضطرار نباشد جواز هم نیست بلکه این جمله فقط موضوع حکم را بیان می کند مانند «و ربائبکم اللاتی فی حجورکم» کما اینکه جمله «لو لم یجد رداء» مفهوم ندارد که با وجود رداء جواز برداشته شود زیرا اگر قید، قید غالبی باشد مفهوم ندارد(غالبا کسی که رداء و ازار ندارد موضوع جواز و وجوب برایش محقق می شود نه در صورتی که رداء و ازار داشته باشد) و این نکته فارق این بحث با بحث اذا تعدد الشرط و اتحد الجزاء می باشد.
بحث دیگری هم باید مطرح شود این است که آیا موضوع فقد رداء و ازار معا می باشد یا فقد احدهما هم موضوع جواز یا وجوب می باشد.
تتمیم:
علاوه بر روایاتی که در جلسه قبل نقل کردیم رویات دیگری هم در ارتباط
با این بحث وجود دارد که در باب 35 و 50 از تروک و باب 44 وجود دارد.
وسائل الشیعة، ج12، ص: 473 باب 35«مُحَمَّدُ
بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ
عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَلْبَسْ ثَوْباً لَهُ
أَزْرَارٌ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ إِلَّا أَنْ تَنْکُسَهُ وَ لَا ثَوْباً
تَدَرَّعُهُ وَ لَا سَرَاوِیلَ إِلَّا أَنْ لَا یَکُونَ لَکَ إِزَارٌ وَ
لَا خُفَّیْنِ إِلَّا أَنْ لَا یَکُونَ لَکَ نَعْلٌ»
المصدر ح 2« مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ
بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى
عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا
تَلْبَسْ وَ أَنْتَ تُرِیدُ الْإِحْرَامَ ثَوْباً تَزُرُّهُ وَ لَا
تَدَرَّعُهُ وَ لَا تَلْبَسْ سَرَاوِیلَ إِلَّا أَنْ لَا یَکُونَ لَکَ
إِزَارٌ وَ لَا خُفَّیْنِ إِلَّا أَنْ لَا یَکُونَ لَکَ نَعْلَان»
المصدر ص: 486 باب 44 ح 1 «مُحَمَّدُ بْنُ
الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ ابْنِ أَبِی
عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
قَالَ إِذَا اضْطُرَّ الْمُحْرِمُ إِلَى الْقَبَاءِ وَ لَمْ یَجِدْ ثَوْباً
غَیْرَهُ فَلْیَلْبَسْهُ مَقْلُوباً وَ لَا یُدْخِلْ یَدَیْهِ فِی یَدَیِ
الْقَبَاء»
المصدر ص: 499 باب 50 ح 1«مُحَمَّدُ بْنُ
الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ
مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ
وَ لَا تَلْبَسْ سَرَاوِیلَ إِلَّا أَنْ لَا یَکُونَ لَکَ إِزَار»
در بسیاری از روایات باب 44 فقط رداء ذکر شده است اگر چه اغلبش ضعف سندی دارد ولی روایت صحیحه هم دارد مانند ح 2 و ح 6.
آیا جایگاه این بحث در اینجا است یا در این بحث نباید اینجا مطرح می شد؟ سیاتی انشاء الله
۹۱/۱۱/۱۰