محمد رضایی

آخرین مطالب
بیاییم با فروتنی پیامبر خدا(ص) آشنا شویم، چه آن حضرت الگو و اسوه ما در زندگی است. ایشان با فروتنی بسیار خویش نه تنها نسل هم روزگار خود بلکه همه بشریت را واداشت تا با او به دیده احترام بنگرند و حرمتش نهند.

فروتنی و تواضع یعنی همان کارهایی را انجام دهیم که مردم انجام می‏دهند و یعنی این که مانند آنان باشیم، افتاده باشیم و از نشستن در پایین مجلس خودداری نکنیم و آن را کسرشأن ندانیم و همواره به یاد داشته باشیم که ارزش جا به کسی است که در آن می‏نشیند نه بالعکس.

امام صادق(ع) می‎فرماید: از نشانه‏های فروتنی این است که انسان در جایی پایین‎تر از مقام خویش بنشیند. و از نشانه‏های فروتنی این است که به نشستن در پایین مجلس رضایت دهی و به هرکس می‎رسی سلام کنی و جرو بحث را ترک گویی. و از نشانه‏های فروتنی است که مایحتاج خود را با دست خویش حمل کنی. این روش به انسان تمرین فروتنی می‎دهد.

امام علی(ع) با آن همه عظمت و بزرگی در کوچه و بازار خود مایحتاج خویش را بر دوش حمل می‎کرد. مردم جلو می‏آمدند و به حضرت عرض می‎کردند ای امیر مؤمنان اجازه بدهید ما بار را بردایم. اما حضرت نمی‏پذیرفت و می‎فرمود: «صاحب خانه سزاوار به حمل آن است و گاه می‎افزود: اگر انسان باری را برای خانواده خود بر دوش کشد از شأن و کمال او کاسته نمی‏شود.» و از نشانه‏های تواضع است که رفتاری چون دیگران داشته باشی همان طور که مردم برای به دست آوردن مایحتاج خود در صف می‏‎ایستند ما نیز باید در صف بایستیم و از این کار ننگ نداشته باشیم.

و از نشانه‏های تواضع است که آدمی میان اقران خود تفاوت نگذارد. مردم برده نیستند و هیچ کس حق ندارد بر آنان سروری کند، زیرا« همه شما از آدمید و آدم از خاک» (کلمه الرسول الاعظم ص 104).

تمایز حقیقی فقط در ایمان است و تقوا. اما تمایز به علم یا پول و یا وجهه اجتماعی از تمایزات جاهلانه‏ای است که خداوند آنها را به رسمیت نشناخته است.

امام علی(ع) درباره کسانی که سعی می‎کنند خود را از دیگران متمایز سازند مثل زیبایی زده است، آن حضرت می‎فرماید:« اگر کسی می‎خواهد به مردی دوزخی بنگرد به مردی بنگرد که نشسته است و در برابرش عده‏ای ایستاده‎اند».

و از نشانه‏های فروتنی است که با مردم چنان رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار کنند. در حدیثی آمده است: « فروتنی آن است که به مردم آن دهی که دوست داری به تو دهند» (اصول کافی ج 2 ص 124).

دوست داریم مردم چگونه با ما رفتار کنند و چگونه با ما صحبت کنند و حدودی که نمی‎خواهیم در آنها دخالت کنند چیست؟ این امور را مشخص کنیم و سپس بر این اساس با مردم رفتار کنیم.

بیاییم با فروتنی پیامبر خدا(ص) آشنا شویم، چه آن حضرت الگو و اسوه ما در زندگی است. ایشان با فروتنی بسیار، نه تنها نسل هم روزگار خود بلکه همه بشریت را واداشت تا با او به دیده احترام بنگرند و حرمتش نهند.

آن بزرگوار شخصاً زانوی شتر می‎بست، خانه جارو می‎کرد، گوسفند می‎دوشید، کفش پینه می‎زد، لباس وصله می‎کرد با خدمتکارش غذا می‎خورد وقتی او خسته می‎شد آن حضرت به جایش آرد می‏کرد از بازار خرید می‏کرد، از خوردن طعام با دستش خجالت نمی‎کشید، با توانگری و بی چیز، بزرگ و کوچکی، سیاه و سفید دست می‏داد و در گفتن سلام بر آنان پیشی می‏جست، لباس خانه و بیرون از خانه‏اش یکی بود. اگر کسی ، گرچه ژنده پوش، ایشان را دعوت می‎کرد می‎پذیرفت و هرگز آنچه را در برابرش می‎نهادند تحقیر نمی‎کرد اگرچه نان بود، چه آب.

آن حضرت موجب زحمتی نمی‏شد، نرم خو بود و بزرگوار و خوشرفتار و گشاده‏رو، پیوسته شاد بود بی آنکه بخندد و اندوهگین بود بی آن که ترشرویی کند، در عین انعطاف پذیری دور اندیش بود، فروتن بود اما نه خوار و حقیر، بردبار بود اما مقاوم و تسلیم ناپذیر، ارزش و عظمت تواضع او از این رو بود که اشرف قوم خود و پاک ترین و متواضع‏ترین آنها بود.

تواضع زمینه دوستی را تشکیل می‏دهد

تواضع و فروتنی برآمده از احساس سربلندی و عزت است به همین دلیل مؤمن وقتی تجلیل و بزرگداشت مردم را نسبت به خود مشاهده می‏کند به خداوند پناه می‎برد و از حضرت او می‎خواهد که منزلت وی نزد مردم به تکبر یا برتری جویی بر آنان تبدیل نشود. دعاهای بسیار نقل شده است که بنده در آنها از خداوند مسألت می‏کند که اگر یک درجه بر منزلتش نزد مردم افزوده شد به همان میزان در نظر خود سقوط کند.

پیامبر خدا(ص) می‏فرماید: آن که زانوی شتر را ببندد و پشمینه بپوشد از تکبر در امان ماند.(میزان الحکمه ج 8 ص 314).

مقصود از بستن زانوی شتر این است که انسان شخصاً کارهای خود را انجام دهد و منتظر نباشد دیگران در این باره او را خدمت کنند. آن حضرت درباره خود می‏فرمد: من بنده‏ای هستم که بر روی زمین غذا می‏خورم، پشمینه می‏پوشم، زانوی شتر می‎بندم، انگشتانم را می‎لیسم و .... دعوت برده را می‎پذیرم ، پس کسی که از سنت من روی برتابد از من نیست.

جامعه انسان‏های متواضع را دوست دارد. مردم نشست و برخاست با افراد فروتن را که بزرگی نمی‎فروشند و روح عزت و کرامت را در آنان می‎دمند دوست دارند و از همنشینی و مصاحبت با اشخاص متواضع احساس خوشایندی به مردم و جامعه دست می‏دهد و از این همنشینی خرسند و تشویق می‎شوند .

اکنون ببینیم امام علی(ع) با کسی که می‏خواست بر مردم برتری داشته باشد و در صدر مجلس بنشیند چگونه رفتار می‎کرد: عبادبن عبدالله اسعدی می‎گوید جمعه روزی نشسته بودم علی(ع) بر منبری از آجر خطبه می‎خواند و ابن صوحان نیز نشسته بود. در این هنگام اشعث آمد و برای نشستن در صف اول از روی شانه‏های مردم عبور کرد و گفت ای امیر مؤمنان! این آدمهای سرخه مانع از آن شده‏اند که چهره تو را ببینم. امام از حرف او به خشم آمد ابن صوحان گفت: امروز امیر مؤمنان خصلت پنهان عرب را آشکار خواهد کرد. پس علی(ع) فرمود: چه کسی مرا معذور می‎دارد از این بینوایانی که از گرسنگی بر خود می‎پیچند و در هوای سوزان برای شنیدن یاد خدا جمع می‏شوند؟ او از من می‏خواهد که اینان را برانم و از ستمگران باشم؟ سوگند به آن که دانه را شکافت و مخلوقات را بیافرید از محمد(ص) شنیدم که می‏فرمود: «همچنان که شما در آغاز به خاطر دین با آنان(عجم‏ها) جنگیدید، آنان بعدها به همین خاطر با شما خواهند جنکید.»

نتیجه آن که اگر انسان خود بلند مرتبه و بزرگوار باشد هرجا بنشیند آن مکان به شیشه عطری تبدیل خواهد شد که از آن شمیم گرانبهایی پراکنده شود اما اگر انسانی بی ارزش باشد مکان به او بزرگی و شرافت و ارزش نمی‏بخشد.

منبع: خبرگزاری مهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی