محمد رضایی

آخرین مطالب

شیفتگی و علاقه زیاد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به امام حسن (علیه‏السلام) به اندازه‏ای بود که در زمان زندگانی ایشان، همه مردم جایگاه برجسته امام حسن (علیه‏السلام) را می‏شناختند. پیامبر بسیار می‏فرمود: «حسن از من و من از اویم. هر کس او را دوست بدارد، خدا دوستش خواهد داشت». پیامبر (صلی الله علیه و آله) همواره امام حسن (علیه ‏السلام) و امام حسین (علیه‏ السلام) را بر دوش خود سوار می‏کرد و می‏فرمود: «به خدا قسم شما دو نفر (حسن و حسین) را گرامی می‏دارم؛ زیرا خدا شما را گرامی داشته است».
و نیز همواره می‏فرمود: «حسن (علیه‏ السلام) گل خوشبوی من است». و می‏فرمود: «پروردگارا! من او را دوست دارم، پس تو هم او و هر که او را دوست دارد، دوست بدار». و نیز می‏فرمود: «هر که مرا دوست دارد، باید او را دوست بدارد».
ابراز محبت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به امام حسن (علیه‏ السلام) تا جایی بود که همواره مردم او را در آغوش پیامبر می‏دیدند. گاهی که پیامبر بالای منبر مشغول سخنرانی بود. با دیدن امام حسن (علیه‏ السلام) سخنش را قطع می‏کرد و از منبر به زیر می‏آمد، سپس او را در آغوش می‏گرفت و به او محبت می‏کرد. همواره او را می‏بوسید و سه مرتبه این سخن را تکرار می‏کرد: «خداوندا! من او را دوست دارم و هر که او را دوست بدارد نیز دوست خواهم داشت».
روزی در نماز جماعت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) به سجده رفت و سجده را طولانی کرد تا جایی که بعضی از نمازگزاران شگفت زده شدند. وقتی نماز تمام شد، از ایشان پرسیدند: ای رسول خدا، سجده را به اندازه‏ای طولانی کردید که ما فکر کردیم در سجده بر شما وحی نازل شده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خیر! وحی بر من نازل نشد، ولی فرزندم حسن (علیه‏السلام) بر دوش من رفته بود و می‏خواستم او خود پایین بیاید. از همین رو، صبر کردم و سجده‏ام طولانی شد.
این ابراز محبت تا جایی بود که گاه تعجب دیگران را بر می‏انگیخت و از خود می‏پرسیدند چرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) این اندازه حسن (علیه‏ السلام) و برادرش حسین (علیه‏ السلام) را دوست می‏دارد. این در حالی است که پیامبر جز حسن و حسین (علیهم‏ا السلام)، نوه‏های دیگری نیز داشت، ولی به آن‏ها این اندازه علاقه نشان نمی‏داد!
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در پاسخ پرسش کنندگان می‏فرمود: «این دو (حسن و حسین) دو گل خوشبوی من در دنیا هستند». بارها در کوچه‏های مدینه پیامبر (صلی الله علیه و آله) را می‏دیدند که حسن (علیه ‏السلام) را بر دوش راست و حسین (علیه‏ السلام) را بر دوش چپ خود سوار کرده بود. ابوبکر حضرت را دید و گفت: «ای رسول خدا! بردن هر دوی آن‏ها برای شما دشوار است. یکی از آن‏ها را به من بدهید.» پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هم مرکب آن‏ها مرکب خوبی است و هم خود این دو خوب سوارکارانی هستند. البته پدرشان از این دو بهتر و برتر است». سپس فرمود: «ای مسلمانان! آیا شما را به کسی که جدّ و جدّه‏اش بهترین مردمند، سفارش بکنم!» گفتند: آری! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: حسن و حسین (علیهم‏ا السلام) که جدشان آخرین پیامبران و جده‏شان حضرت خدیجه (علیهاالسلام) دختر خویلد بانوی زنان بهشت است». دوباره فرمود: «بگویم چه کسی پدر و مادرش بهترین بندگان خدا هستند؟» گفتند: «بلی!» فرمود: «حسن و حسین (علیهم‏السلام) که پدرشان علی بن ابی‏طالب و مادرشان فاطمه (علیها السلام) دختر پیامبر است». باز پرسید: «آیا شما را به کسی که عمه و عمویشان بهترین مردم هستند سفارش بکنم؟ گفتند: «بلی یا رسول الله! فرمود: حسن و حسین (علیهم‏ا السلام) عمویشان جعفر بن ابی طالب و عمه‏شان امّ هانی دختر ابی‏طالب است». سپس پرسید: «آی مردم! آیا می‏خواهید بدانید خاله و دایی چه کسانی از همه بهترند؟» عرض کردند: بلی! فرمود: «حسن و حسین (علیهم‏ا السلام) دایی‏شان قاسم پسر رسول خدا و خاله‏شان زینب دختر رسول خداست».
آن گاه دست به دعا برداشت و فرمود: «خداوندا! تو می‏دانی که حسن و حسین (علیهم‏ا السلام) بهشتی‏اند. پدرشان در بهشت، مادرشان در بهشت، جد و جده‏شان در بهشت، عمه و عمویشان در بهشت و خاله و دایی‏شان در بهشت هستند. پس هر کس آن دو را دوست دارد، بهشتی و هر کس دوست داران آن‏ها را هم دوست بدارد، بهشتی است».
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۱۲
محمد رضایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی