بعثت خورشید
سلام بر مبعث
سلام بر پیامبر نور
سلام بر پیامبر خوبی ها
سلام بر او که خاتم پیامبران است
و سلام بر او که آمده بود ایمانمان را آبیاری کند
آمدی تا ریشه جهل و نادانی را با آیه های الهی بخشکانی
تو مبعوث شده بودی تا معصومان زنده به گور شده را حق بستانی تو مبعوث شده بودی تا آیین برادری و برابری را در بین همگان به ارمغان اوری
تو مبعوث شده بودی تا کامل کننده کامل ترین دین ها، اسلام ناب محمدی باش
تو مبعوث شده بودی تا لبخند را بر لبان خشکیده خداپرستان بازبرگدانی
تو مبعوث شده بودی تا در قلب خدا پرستان نور بتابانی
تو مبعوث شده بودی تا شهر خفته در غفلت را از خواب چندین ساله با طنین صوت آیه های الهی بیدار کنی
تو مبعوث شده بودی تا ایمن وحی الهی باشی
تو زبان خدا بودی
تو مبعوث شده بودی تا کامل ترین کتاب آسمانی را که مملو از کلمات الهی بود برایمان به ارمغان آوری
آری و آن شب شب بیست و هفتم رجب بود
رسول خدا در آستانه چهل سالگی قرار داشت و برای بار دیگر در غار حرای خود به راز و نیاز پروردگار مشغول بود
ناگهان ندایی او را در بر گرفت:
بخوان ...
رسول خدا بر آستانه غار ایستاد و فرشته وحی جبرائیل را مشاهده نمود و با هراسی فرمود: خواندن نمی دانم
جبرائیل پاسخ گفت: به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که بیافرید. آدمی را از علق بیافرید. بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است. خدایی که بهوسیله قلم آموزش داد و به آدمی آنچه را که نمیدانست، آموخت
و رسول خدا هر انچه را که فرشته می خواند تکرار می فرمود
آری آن شب، شب بیست و هفتم ماه رجب، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم به پیامبری مبعوث گردیدند.
رسول خدا از غار حرا به سوی مکه نزد همسر باوفای خود حضرت خدیجه شتافتند و آنچه را که بر ایشان گذشته بود برای او بازگو نمودند.
حضرت خدیجه که سلام و درود خدا بر ایشان باد فرمودند:
من مدت هاست انتظار چنین روزی را داشته ام، و می دانستم روزی رهبر و رسول مردمان خواهی شد. من نیز اکنون به رسالت و پیامبری شما ایمان آوردم و شما را به عنوان رهبر خود می پذیرم
آری و حضرت خدیجه بزرگ بانوی اسلام اولین زنی بودند که به رسول خدا ایمان آوردند.
منبع: تبیان