قول و قرارهای سال نو
هر ساله در سال نو، یاد خودمان می افتیم، برگ های زندگی یک سال گذشته مان را ورق می زنیم و تصمیم می گیریم خانه دل و روح مان را نیز تکانی بدهیم و از آلودگی های آن بزدائیم.
عزمان را جزم می کنیم تا پایان سال جدید، برخی از رفتارها و عادتهای نامطلوب و حتی گاها مطلوب اما افراطی خود را تغییر دهیم؛ اما متاسفانه هر سال، دریغ از سال گذشته، اغلب این تصمیمات عملی نمیشوند.
بسیاری از مردم اظهار می کنند علیرغم میل باطنی و تلاش وافر، نمی توانند در این مسیر، گام های موفقیت آمیزی بر دارند.
روان شناسان معتقدند شکست و عدم موفقیت افراد در این امر، هرگز به دلیل کمبود تمایل یا علاقه افراد به یک زندگی بهتر نیست بلکه به خاطر این واقعیت است که تغییر، کار پیچیده و دشواری است.
عادت ها، بخش پایدار و ثابت خزانه ی رفتاری انسان ها به شمار می آیند که با شخصیت و وجود شخص عجین می شوند و در زمان مقتضی، بدون فوت وقت و به طور خودکار و بیاراده به مدد فرد می آیند. لذا، با این اوصاف، به صراحت می توان گفت: تغییر دادن عادات، به تلاش مستمری نیازمند است که در نتیجه آن، فرد بتواند رو در روی عادات پیشین خود بایستید و از انجام آنها خودداری نماید و در مقابل آن، به انجام رفتارهایی مبادرت ورزد که هیچ وقت آنها را انجام نداده است. پرداختن به اموری مغایر و متضاد با عادات، کاری است بس دشوار. شکل گیری یک عادت تازه در وجود ما و پایداری آن در گذر زمان، تنها با ممارست و تمرین بسیار و تحمل مشکلات عدیده ای حاصل می شود که قطعا حصول آن نیز، منوط به اراده ی قاطعانه شماست و در سایه سار آن اراده قوی و نیرومند به بار خواهد نشست.
از سوی دیگر، برای دستیابی به نتایج ماندگار و پایدار، لازم است که شما انتظارات، نگرشها و روشهای خود را در مورد تغییر به نحوی اصلاح کنید که امکان برگشت پذیری آن عادت ها را به حداقل یا صفر برسانید.
متخصصان امر برای اصلاح انتظارات و نگرشهای نادرست، پیشنهاد می کنند، به «هدفها» فکر کنید نه «تصمیمها».
اصل هدف گذاری واصل تصمیم گیری، از اصول تغییر رفتار هستند. اگر چه این دو اصل لازم و ملزوم یکدیگرند، اما به دلایلی چند اصل هدف گذاری بر اصل تصمیم گیری، ارجحیت دارد و روان شناسان در تغییر رفتارها و عادات ، به اصل هدف گذاری بیش از اصل تصمیم گیری توجه می کنند. آنان تصمیم گیری را مقدمه و شروع کننده ای می دانند که تحقق پایدار آن منوط به هدف گزینی درست است و صرفا با تعیین هدف یا هدف هایی است که می توان به تصمیم گیری موجودیت بخشید.
شاید این پرسش به ذهنتان برسد که چه تفاوتی بین این دو اصل وجود دارد؟
اکثریت قریب به اتفاق افراد، وقتی تصمیم به تغییر میگیرند معمولاً تصمیم گیری هایشان را نصبالعین خود ساخته و صرفا خود را مصمم به اجرای آن نشان میدهند، این در حالی است که هدفگذاری، شیوه و تاکتیک بهتر و منسجم تری دارد. اصولا رویکرد افراد به تغییر و تصمیم به انجام دادن یا ندادن کاری همراه با نگرش است که بی شک مشکلاتی را نیز به همراه دارد، «مثلا فرد با خود می گوید: از این پس،دیگر فلان کار(رفتاری که میخواهند تغییر دهند) را انجام نمیدهم».
چنین نگرش هایی باعث می شود فرد پس از یکی دوبارعدم موفقیت وناکامی،به نوعی احساس شکست کند و ماحصل چنین احساسی چیزی نخواهد بود جز رها کردن تمام تلاشها و بازگشت به الگوهای رفتاری پیشین.
تفاوت کلیدی و بنیادین این دو اصل، دقیقا همین نقطه است. برخلاف رویکرد تصمیم گیری، فرد در رویکرد هدف گذاری، با تعیین هدف، فعالیت های خود را در جهت رسیدن به رفتار مطلوب نشانه میگیرد و بدین سان است که برای رسیدن به یک هدف تلاش میکند و هرگز انتظار ندارد که از همان لحظه اول و یک شبه به آن برسد، لذا متعاقب آن، از دستیابی به هر پیشرفتی در راه رسیدن به هدف، احساس رضایت و خوشحالی می کند و با انگیزه ای بیشتر، در جهت پیشبرد هدف و مسیری که در پیش گرفته گام بر می دارد.
چگونه در سال نو، تغییرات پایدار در رفتار خود به وجود آوریم
برای تغییر در عادت هایتان و برآورده شدن «هدفهای سال نو» به ایدهها و راهبردهای کارساز ذیل، التفات کنید:
فراموش نکنید که تغییر کردن یک فرایند است
همان طور که پیش تر گفته شد هدف اصلی خود را به هدف هایی کوچک و دستیافتنی تقسیم کنید و انتظار داشته باشید که به تدریج به هدف نهایی نزدیک شوید. بهتر است پس از تکمیل هر مرحله، هدف بعدی را کمی دورتر در نظر بگیرید.در این صورت، موفقیت را در دسترس خود قرار می دهید و اگر نتیجه مطلوب فوراً به دست نیامد، احساس شکست و دلسردی نمیکنید.
برنامه ریزی تدریجی داشته باشید
در هدفگذاری خود برای ایجاد یک رفتار جدید، به طور تدریجی حرکت کنید، مثلا، به جای این که بگوئید « من هر روز مطالعه خواهم کرد»، ابتدا طوری برنامهریزی کنید که هفته ای حداقل دو روز مطالعه کنید، سپس به تدریج بر تعداد روزها بیافزائید.
برنامه ریزی ماهانه کنید
اگر می خواهید چند تغییر در زندگی خود به وجود بیاورید، بهتر است از روش هدفهای ماهانه استفاده کنید و هر ماه به سراغ یکی از آنها بروید.
در این صورت، نه تنها با تعهد ماهانه خود به یک ایده جدید، می توانید این پیشرفت را در تمام طول سال ادامه دهید و تکامل شخصی خود را ، جزئی از شیوه زندگی تان کنید، بلکه می توانید با تمرکز بیشتری عادت جدید را به وجود بیاورید و در این فاصله(شکلگیری هر عادت جدید معمولاً حدود 21 روز طول میکشد)، پیش از پرداختن به هدف بعدی استراحت کنید.
ورود افکار منفی، ممنوع!
حال و روزتان را درک می کنیم، شاید در تصمیم گیری خود برای تغییر رفتارهای نامطلوب کمی دچار تردید و یا تعلل شوید و گاهی با خود عباراتی چون " می توانم موفق شوم!، اگر نتوانم و و سط راه کم بیارم،..."را زمزمه ی می کنید. آنچه که فکر شما را مشغول کرده است، افکار منفی و پریشان کننده ای می باشند که می توانند، در عین بی اهمیت بودنشان، موانع بزرگ و صعب العبوری را در جهت دستیابی شما به هدفتان به وجود آورند. این هشداری است که باید آن را جدی بگیرید؛ پس توصیه می کنیم سعی کنید دور چنین افکاری، خط قرمز پررنگی بکشید و اجازه ی ورود آنها به ذهن تان را، کاملا مسدود کنید. سخت است اما تنها چاره ی راه شما، در مواجهه با چنین افکار آزاردهنده ای، صرفا مقابله است. بی توجهی و اهمیت ندادن به افکار منفی، جلب توجه خود به چیزی غیر از آن فکر، و یا مخالف آن اندیشه ی مزاحم، می تواند یک گام مهم در موفقیت روز افزون شما، به حساب آید.
اگر باورتان به یقین رسیده است و اندیشه ی" بایستی به هر طریقی شده، بر این عادت غلط، چیره شوم"، ذهن تان را تحت سیطره ی خود در آورده است؛ قطعا بدانید پیروز میدان این نبرد سخت هستید، به شرط آن که فقط بخواهید.
نسبت به وسوسه های دل فریب، بی توجه باشید
تغییر عادت بسیار دشوار است. خوگیری شما به عادت مورد نظر، قدرت جاذبه ی بسیاری دارد که باعث می شود شما به کرات وسوسه شوید و عادت تان را دوباره از سر بگیرید . بی تردید، خوشایندی و کسب لذت حاصله از این وضعیت ، به قدری است که می تواند شما را در پیشبرد هدف تان، با مشکلاتی روبرو سازد.
اما باید با اطمینان بیشتر در جهت تغییر پیش بروید و نگران نباشید، زیرا عزم و اراده راسخ شما نیز، می تواند روی دیگری از آن خوشایندی باشد! باور داشته باشید اراده شما چیز دیگری است.
به خودتان پاداش دهید
دوران کودکی خود را به خاطر بیاورید!
یادتان است:
وقتی پدر/ مادر و یا معلم تان، شما را بابت رفتاری تشویق می کردند، چگونه شوق تکرار آن رفتار و یا رفتارهای مشابه، در شما افزایش می یافت؟!
این جا نیز، باید به همان ترفند کودکانه، اما ترغیب کننده و پیش برنده متوسل شوید.
روان شناسان معتقدند انسان ذاتا موجود منفعت طلبی است و تمایل شدیدی به جذب خوشایندی ها دارد و پاداش گرفتن یکی از آن خوشایندی های مطلوب بشری در مسیرهای پیشرفت و تغییر است.
لذا، رسیدن به هدف، خود پاداش بزرگی است؛ امّا در نظر گرفتن پاداشهای اضافی میتواند مولفه ای نیرومند و موثر، در ادامه دادن مسیر و حفظ انگیزه فرد در جهت تغییر باشد. با این وجود، آنان توصیه می کنند: برای پیشرفت ها و موفقیت های هرچند جزیی و ناچیز خود، ارزش قائل شوید و برای تشویق خودتان هم که شده، آنان را مهم جلوه داده و به خودتان پاداش دهید، حتی اگر گاهی باخود بیندیشید که به خاطر آنها تلاش می کنید نه به خاطر دستیابی به هدف اصلی!
با اتخاذ چنین تدابیری و یاری گرفتن از آنها، می توانید با آرامش بیشتر و فکری آسوده و مثبت نگر، در جهت پیشرفت در هدفتان گام بردارید.
شما به شیوههای زیر میتوانید برای خودتان پاداش در نظر بگیرید:
**برای موفقیتهای کوچک خود پاداش در نظر بگیرید:
هدف اصلی خود را به گامهای کوچکتری تقسیم کنید و برای تکمیل هر گام، پاداشی برای موفقیت خود، مد نظر داشته باشید.
** پاداشها را متناسب با دستاوردهای خود انتخاب کنید:
مطابق و متناسب با دستاوردهای هر مرحله، پاداشی را در نظر بگیرید؛ مثلا، خرید یک لباس ورزشی برای هر 10 بار ورزش روزانه و یا دعوت خود به رستوران پس ازهر دو هفته کم خوری.
** گروهی کار کنید:
برای تسریع در موفقیت خود، فرد یا افرادی را پیدا کنید که اهدافی تقریبا مشابه با شما دارند. بهتر است همگام و همراه آنها شوید، اهداف یکدیگر رابشناسید و همدیگر را در جهت حصول هدف هایتان، تشویق کنید.
منبع: تبیان