محمد رضایی

آخرین مطالب
۰۹ اسفند ۹۰ ، ۱۰:۴۹

پیامک‌های استاد

* زندگی پیوسته باید در حال به وجود آمدن و به وجود آوردن باشد، و الا باری است بر دوش انسان.

* نابود ساختن زندگی که مبارزه با مشیت خداوندی است دو شکل دارد:1. خودکشی2. خودشکنی

* زندگی قالب‌گیری شده در احساس و حرکتِ خودمحوری، مساوی مرگ است.

* بیایید اوراق کتاب هستی خود را از عکس و امضای دیگران پر نکنیم.

* اساسی‌ترین عامل شکست انسانیت در دوران ما، به شوخی گرفتن و بی‌اعتنایی به موضوع تعهد است.

* زندگی بی‌نیایش و بیرون از جاذبیت کمال الهی، همان جام خاکی است که هنگام تولد به لبانمان می‌چسبانیم و موقع مرگ، آن را دور می‌اندازیم.

* بخندیم اما سرمایة خندة‌ ما، گریه دیگران نباشد.

* اگر اندیشه نباشد، انسان مثل یک شیپور یا دستگاه موسیقی است که سر یک چهار راه گذاشته باشند و هر کس که می‌رسد، در آن به یک شکلی می‌دمد یا به آهنگ و ریتمی می‌نوازد.

* دوای جهالت‌های بشری، سؤال است. بیایید آنچه را نمی‌دانیم سؤال کنیم و تا بتوانیم، سؤال‌ها را بی‌جواب نگذاریم.

* بهشت انعکاسی از موجودیتی است که انسان در این زندگانی تحصیل کرده است؛ از محقرترین لذایذ گرفته تا لقاءالله و رضوان الله و ایام الله.

* به عقیده ما، بشر یک میلیون اشتباه ندارد، بلکه تنها و تنها، یک اشتباه مرتکب شده است و آن این است که هدف و ایده‌آل زندگی خود را نمی‌داند.

* زندگی بی‌محور و فاقد اصل، نتیجه‌ای جز فرو رفتن در تناقضات و مبارزه با خود در بر ندارد.

* بی‌اعتنایی به وضع انسان‌ها، درست شبیه به بریدن جزء از مجموع پیکر است.

از نظر روانی ، لقمه های نامشروع باعث تاریکی درون شده و لقمه های مشروع ، کارگاه روح را فروزان می سازد.

* برای برخورداری از یک جامعه سالم ، خاستگاهی جز عدالت جویی وجود ندارد.

* حیات بدون فعالیت های هدف گیری شده ، ماهیت خود را از دست می دهد.

* افراد انسانی تا زمانی که قدرت زندگی عقلانی و تحرک با مبانی وجدانی را از دست ندهند، برده شهوات و هوا و هوس و خودخواهی ها قرار نمی گیرند.

* بشر با همه داد و فریادهایی که درباره پیشرفت و تکامل به راه انداخته، هنوز نتوانسته است خود را از زندان خودخواهی نجات بدهد.

* هر فرد و اجتماعی که بدون فعالیت و صرف نیروهای عضلانی و فکری ، انتظار نتیجه مفید داشته باشد، توقع ضد حقیقت در مغز خود می پروراند.

* بی ایمانی به نظم یا مسامحه در اجرای آن ، یکی از نیرومندترین عوامل تضعیف شخصیت و هویت مردم جامعه است.

* رها ساختن حیات و شخصیت در سیل گاه عوامل و رویدادهای مبهم و مخالف، مساوی نابود ساختن حیات و شخصیت است.

* عمل صحیح و هدف دار ، عامل افزایش معرفت است.

* ورود به پیشگاه خداوند که در اذهان عمومی مرگ نامیده می شود، سعادت عظمایی است که برای انسانهای حسابگر، در زندگی همواره مورد انتظار است.

* برای هر انسان آگاه ، هر روز کتابی است که درس هایی خواندنی در آن نوشته شده باشد.

* در هر انسانی که به عشق عدالت بر افروخته شود، میان او و عشق به خدا ، گامی بیش نمانده است.

* عشاق ثروت اندوخته ، بردگانی هستند که ادعای مالکیت بر اموال و نفوس جامعه را دارند.

* هر ذره ای در این جهان ، برای خود منظومه شمسی دارد.

* حیاتی که مبنای حرکت خود را بر روی خودخواهی استوار سازد، پدیده ای است ضد حیات خود و دیگران.

* اگر پیشتازان جوامع ، هدف عالی حیات را برای مردم روشن نکنند ، از رشد و تکامل موجود تشنه کمال ، جلوگیری به عمل آورده اند.

* حقیقتی به عظمت حیات که اگر به رشد واقعی خود برسد، شایستگی قرار گرفتن در شعاع جذابیت الهی را دارد، چگونه امکان داردبی قانون و بی نظم آفریده شده باشد؟!

* برای ثمر رساندن شخصیت آدمی ، هیچ راهی جز کوشش و تکاپو وجود ندارد.

* کار عبارت است از : باز شدن بعد حرکت آدمی و گسترش آن در سطوح کارگاه هستی که مشغول نواختن آهنگ کلی عالم وجود است.

* دین واقعی ، انسان را از شناخت جهان باز نداشته است، بلکه بر انگیزنده و محرک اول سیر در زمین و آسمان و فضای میان این دو بوده است.

* بهترین و ارزنده ترین حیات آن است که کار و کوشش در آن موجب به ثمر رسیدن شخصیت انسانی شود.

* اعتبار به خداوندی که نقشی در زندگی معتقد ندارد، اعتقاد نیست ، بلکه نوعی از پدیده های درونی است که تشریفات روانی نامیده می شود.

* انسان اگر جریان قانون را در جریان هستی نادیده بگیرد، با شکست قطعی روبرو خواهد گشت و اگر خود را با آن قانون تطبیق نماید، پیروز خواهد شد.

* جامعه ای که در بلای مرگ زای فقر ، روزگار می گذراند، متشکل از انسانها نیست ، بلکه از تابوت های متحرک شکل گرفته است.

* یک خنده بی موقع ، و یک ضریه روانی برای انتقام جویی بی مورد، حقوق بی نهایت جان های آدمیان را پایمال می سازد.

* در هیچ دوره ای از تاریخ بشری ، نمی توانید منظره ای زیباتر از چشمان یک انسان پیدا کنید که فرغ احساس وظیفه ، شعله ورش می سازد و نور الهی وظیفه ، پرتو ابدی بر او می بخشد.

* بدون تفسیر صحیح حیات ، پیدا کردن هدف اعلای حیات امکان ناپذیر است.

* انسان منهای تعهد یعنی هیچ و پوچ.

* خدایی را که شادی ها برای ما تحفه می آورند، روز دیگر، اندوه ها او را از مغز ما بیرون خواهند کرد.

* برای نظاره به پیشگاه ربوبی و کشش به فروغ بی نهایت، تلقی کردن جهان هستی به عنوان یک معبد بزرگ ، از اساسی ترین شرایط ورود به حیطه عرفان اسلامی است.

* همه جهان هستی با کهکشان های پویا و با انسانهای بی شمارش چیزی جز مشتق کوچکی از یک لحظه مشیت او نیست.

* معنای توبه عبارت است از: باز گشت به خویشتن برای نوسازی خود.

* اساسی ترین مختص زندگی عرفانی ، کار و تلاش و پیگیری در دنیا است، دنیایی که میدانی برای مسابقه در خیرات است.

* فریب دادن خویشتن یعنی : مبارزه با خود، و مبارزه با خود یعنی نپذیرفتن واقعیت هستی خویشتن.

* تماشای مختل شدن هندسه الهی، که جان های آدمیان عالی ترین جلوه آن می باشد، مبارزه با عدالت الهی است.

* دنیا بدون محبت ، زندانی تاریک است.

* علی (ع) انسان را محصول بازی طبیعت ناخودآگاه نمی داند، بلکه انسان را یک محصول جدی از یک کارخانه جدی می داند که با مشیت بسیار والای هستی آفرین شروع به کار کرده است.

* عشق به عدالت در کسانی به وجود می آید که عشق به حیات واقعی در آنان شکوفا گردد.

* اغلب انسانها ، به خاطر عدم محاسبه در تمایلات و خواسته های خود در دامهای پولادین زندگی می کنند و با تمام ساده لوحی یا ریاکاری، نامش را زندگی آزادانه می گذارند.

* اگر مربیان و پیشتازان جوامع ، نشانی حیات را به دست ما بدهند ، هیچ انسانی در زندگی احساس شکست نخواهد کرد.

* کسی که انتظار دارد می توان زندگی را بدون نظم سپری کرد، در حقیقت منکر قانون حاکم بر هستی بوده ، و هیچ چیز را شرط هیچ چیز نمی داند.

* قوانین جاری اجتماعی ، اصلی را برتر از عدالت خواهی فردی و اجتماعی نمی شمارد.

* دین بدون برخورداری از رویکردی علمی فاقد ارزش می نماید و علم بدون دین ، ساخته ای میان تهی است .

* ایده آل زندگی عبارت است از : آبیاری و شکوفا کردن آرمانهای زندگی گذران از چشمه سار حیات تکاملی ، و انسان و جهان را در خود یافتن ، و به ثمر رساندن شخصیت انسانی در حرکت به سوی ابدیت.

* قطب نمای شخصیت انسان سعادتمند ، مطلوبیت قرار گرفتن او را در هر نقطه از اقیانوس هستی نشان می دهد.

* ضرورت یک زندگی هدف دار و هشیارانه ، تکیه بر اصل و قانون است.

* ذاکر دایمی کسی است که آشنایی نزدیکی با هستی آفرین پیدا کرده است.

lمبنع: 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۲/۰۹
محمد رضایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی